در خصوص شخصیت و فضائل و ولایت مولایمان امیرالمومنین حضرت علی- علیه السلام - از کتب اهل تسنن مطالب بسیاری گفته شده و هر قدر از فضائل آن حضرت نوشته و گفته شود باز کم است. شاهد این مطلب روایتی است که از پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی- صلی الله علیه وآله وسلم وارد شده است. ابن عباس می گوید رسول خدا- صلی الله علیه وآله وسلم -فرمود: (لو ان الریاض اقلام و البحر مداد و الجن حساب و الانس کتاب، ما احصوا فضائل علی بن ابیطالب- علیه السلام -) «اگر تمامی باغها، قلم و دریاها مرکب، و همه اجنه حسابگر و تمام انسانها نویسنده باشند، قادر به شمارش فضائل علی بن ابیطالب- علیه السلام - نخواهند بود. ولی با این حال در روایت دیگر می فرمایند: (ان الله تعالی جعل لاخی علی فضائل لا تحصی کثره فمن ذکر فضیله من فضائله مقرا بها، غفر الله له ما تقدم من ذنبه و ما تاخر، و من کتب فضیله من فضائله، لم تزل الملائکه تستغفر له ما بقی لتلک الکتابه رسم، و من استمع فضیله من فضائله، غفر الله له الذنوب التی اکتسبها بالاستماع، و من نظر الی کتاب من فضائله کفر الله له الذنوب التی اکتسبها بالنظر)خداوند برای برادرم علی- علیه السلام - فضائل بی شماری قرار داده است که اگر کسی از روی اعتقاد، یکی از آن فضائل را بیان نماید، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می بخشد، اگر کسی یکی از فضائل آن حضرت را بنویسد، تاهنگامی که آن نوشته باقی است، ملائکه برای او استغفار می کنند، و اگر کسی یکی از فضائل آن حضرت را بشنود، خداوند همه گناهانی را که از راه گوش انجام داده است می بخشد، و اگر کسی به نوشته ای درباره فضائل علی- علیه السلام - نگاه کند، خداوند از تمام گناهانی که از راه چشم کسب کرده است در می گذرد. آیات فراوانی را علمای اهل سنت در شان امام علی- علیه السلام - تفسیر کرده اند و در تایید آن روایاتی را از پیغمبر اکرم- صلی الله علیه وآله وسلم -آورده اند به طوری که بعضی از علمای اهل تسنن مانند ابن حجر، خطیب بغدادی، سیوطی، گنجی شافعی، ابن عساکر، شیخ سلیمان قندوزی حنفی و... از ابن عباس روایت کرده اند که گفت: (نزلت فی علی ثلاث مائه آیه) در شان علی- علیه السلام - سیصد آیه نازل شده است. و گروه دیگری از علماء عامه از یزید بن رمان چنین روایت کرده اند: (عن یزید بن رمان قال: ما نزل فی احد من القرآن ما نزل فی علی بن ابی طالب) گفت: «تعداد آیاتی که در شان علی- علیه السلام - نازل شده در مورد هیچ کس نازل نشده است.» قال الله تبارک و تعالی: (و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضاه الله)قال ابو العباس احمد بن عثمان بن ابی علی، ان رسول الله- علیه السلام - لما اراد الهجره خلف علی بن ابی طالب بمکه لقضاء دیونه ورد الودائع التی کانت عنده و امره لیله خرج الی الغار و قد احاط المشرکون بالدار ان ینام علی فراشه ففعل ذلک فاوحی الله الی جبرئیل و میکائیل انی آخیت بینکما و جعلت عمر احدکما اطول من عمر الآخر فایکما یوثر صاحبه بالحیاه؟ فاختارا کلاهما الحیاه فاوحی الله عزوجل الیهما افلا کنتما مثل علی بن ابیطالب- علیه السلام - آخیت بینه و بین محمد- صلی الله علیه وآله وسلم -فبات علی فراشه یفدیه بنفسه و یوثره بالحیاه. اهبطا - جبرئیل و میکائیل - الی الارض فاحفظاه من عدوه فنزلا فکان جبرئیل عند راس علی و میکائیل عند رجلیه و جبرئیل ینادی بخ بخ من مثلک یا ابن ابی طالب یباهی الله عزوجل به الملائکه فانزل الله عزوجل علی رسوله و هو متوجه الی المدینه، فی شان علی (و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضاه الله)ابو عباس احمد بن عثمان بن ابی علی می گوید: هنگامی که پیامبر- صلی الله علیه وآله وسلم -می خواستند به (مدینه) هجرت کنند علی- علیه السلام - را جهت رسیدگی به کارهای خویش و ادای امانات و پرداخت دیون مامور نمود و شبی که مشرکین خانه پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - را محاصره کرده بودند تا ایشان را به قتل برسانند، پیامبر اسلام- صلی الله علیه وآله وسلم - (به امر خدا) خانه خویش را به سوی غار ترک کردند و به علی- علیه السلام - فرمودند: بروید (امشب را) در بستر من بخوابید، پس علی- علیه السلام - (با جان و دل) قبول کردند و آن شب را در بستر پیامبر خوابیدند و جان خویش را فدای پیامبر نمودند. در این حال خداوند به جبرئیل و میکائیل فرمود: من بین شما پیمان برادری بستم و عمر یکی از شما را طولانی تر از دیگری قراردادم، اکنون کدامیک از شما عمر طولانی را انتخاب می کنید؟ هر دو عمر طولانی را انتخاب کردند و خداوند فرمود: آیا نمی خواهید از علی بن ابیطالب سرمشق بگیرید که چگونه حیات پیامبر را بر حیات خویش ترجیح داد و در بستر رسول خدا به جای او خوابید و برای فداکاری و ایثار آماده شد؟ به سوی علی روید و او را مراقبت و محافظت نمایید. آنگاه جبرئیل و میکائیل فرود آمده در حالی که جبرئیل در نزد سر آن حضرت و میکائیل در نزد پای ایشان بود، به آن حضرت تبریک گفتند و اظهار داشتند که: مبارک بادبر تو ای پسر ابوطالب، خداوند به وجود تو در برابر ملائکه مباهات می کند. سپس این آیه شریفه نازل شد: (و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضاه الله( .)قل کفی بالله شهیدا بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب)طبق نقل عده ای از علماء اهل سنت، آیه شریفه فوق درباره امام علی- علیه السلام - نازل شده است. (عن عبد الله بن سلام رضی الله عنه فی قوله تعالی «و من عنده علم الکتاب» قال: سالت رسول الله- صلی الله علیه وآله وسلم - قال: انما ذلک علی بن ابی طالب)از عبدالله بن سلام نقل شده که: از رسول خدا- صلی الله علیه وآله وسلم - درباره آیه شریفه (و من عنده علم الکتاب) «کسی که نزد اوست علم و (اسرار) کتاب (قرآن) سوال شد، حضرت فرمود: این آیه منحصرا درباره حضرت علی بن ابیطالب است.(عن ابن عباس فی قوله تعالی (الذین ینفقون اموالهم بالیل و النهار سرا و علانیه فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون()قال نزلت فی علی بن ابی طالب کان عنده اربعه دراهم فانفق بالیل واحدا و فی السر واحدا و فی العلانیه واحدا.) «ابن عباس می گوید: این کلام خدا «کسانی که مال خود را در شب و روز، پنهان و آشکارا، انفاق می کنند مزدشان نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند» در شان علی بن ابی طالب- علیه السلام - نازل شده است که نزد علی بن ابی طالب- علیه السلام - چهار درهم بود، آن حضرت یک درهم را شب و درهم دیگر را در پنهانی و یک درهم دیگر را آشکارا انفاق نمود. و خداوند به جهت اهمیت این عمل، آیه فوق را بر پیامبر اکرم- صلی الله علیه وآله وسلم -نازل کردند که از این طریق شخصیت معنوی و برجسته امام علی- علیه السلام - را به همگان معرفی نماید. (عن ضریس عن علی- علیه السلام - قال: (نزلت هذه الآیه علی رسول الله- صلی الله علیه وآله وسلم - :(انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون()5) فخرج رسول الله- صلی الله علیه وآله وسلم - فدخل المسجد و الناس یصلون بین راکع و قائم و اذا سائل فقال: یا سائل هل اعطاک احد شیئا؟ فقال: لا الا هاذاک الراکع (لعلی- علیه السلام -) اعطانی خاتمه.ضریس از علی- علیه السلام - نقل می کند: این آیه (انما ولیکم الله...) بر پیامبر نازل شد، پس از آن در حالی که مردم مشغول نماز بودند پیامبر وارد مسجد شد و دید یک نفر سائل ایستاده است، حضرت رو به سائل کرد و فرمود: ای سائل آیا کسی چیزی به تو داده است؟ عرض کرد: نه یا رسول الله، جز آن رکوع کننده (به علی- علیه السلام - اشاره کرد) که انگشتر خود را به من داد، غیر از او کسی چیزی به من نداده است. (عن انس (فی قوله تعالی:) «افمن کان علی بینه من ربه» قال هو رسول الله، «و یتلوه شاهد منه» قال هو علی بن ابی طالب، کان و الله لسان رسول الله- صلی الله علیه وآله وسلم -) «از انس بن مالک در تفسیر این آیه شریفه روایت شده است که گفت: مراد از «افمن کان علی بینه من ربه» پیامبر اکرم- علیه السلام - است و منظور از «و یتلوه شاهد منه» علی بن ابی طالب- علیه السلام - می باشد. به خدا سوگند که علی زبان پیامبر بوده است. طبق نقل مفسرین خاصه و عامه، آیه شریفه زیر درباره ولایت علی- علیه السلام - بوده و در روز قیامت از ولایت آن حضرت سوال خواهد شد: (وقفوهم انهم مسئولون) «در روز قیامت خداوند به ملائک فرمان می دهد که آنها یعنی مردمان کفر پیشه و گمراه را متوقف سازید که در کارشان سخت مسئول هستند و باید مورد بازپرسی قرار بگیرند. و روایات متعددی جهت تایید این مطلب از طریق عامه نقل شده است که ذیلا به نمونه هایی از آن اشاره می شود: الف( )عن ابی سعید الخدری، عن النبی- صلی الله علیه وآله وسلم - فی قوله «وقفوهم انهم مسئولون» قال: عن ولایه علی بن ابی طالب.) از ابی سعید خدری روایت شده است که پیغمبر اکرم- صلی الله علیه وآله وسلم - در تفسیر این آیه شریفه «وقفوهم انهم مسئولون» می فرمود: از ولایت علی بن ابی طالب، سوال می شود. ب( )و عن ابی اسحاق فی قوله تعالی: «وقفوهم انهم مسئولون» قال: یعنی من ولایه علی بن ابی طالب- علیه السلام - ، انه لا یجوز احد الصراط الا و بیده براه بولایه علی بن ابی طالب) از ابو اسحاق روایت کرد که او در مورد تفسیر این آیه شریفه «وقفوهم انهم مسئولون» گفت: یعنی از ولایت علی بن ابی طالب- علیه السلام - (پرسیده می شود.) به درستی که کسی حق عبور از صراط را ندارد مگر آن که در دستش برات ولایت علی بن ابی طالب- علیه السلام - باشد. ج( )عن ابن عباس فی قوله عزوجل: «وقفوهم انهم مسئولون» قال: عن ولایه علی بن ابی طالب()ثم لتسالن یومئذ عن النعیم()عن جعفر بن محمد- صلی الله علیه وآله وسلم - فی قوله عزوجل «ثم لتسالن یومئذ عن النعیم» قال: عن ولایه علی بن ابی طالب- علیه السلام -) . از امام جعفر بن محمد- علیه السلام - روایت شده که در مورد آیه «ثم لتسالن یومئذ عن النعیم» فرمود: مراد از نعمتی که در قیامت از آن سوال می شود، ولایت علی بن ابی طالب- علیه السلام - است. (یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک وان لم تفعل فما بلغت رسالته، والله یعصمک من الناس، ان الله لا یهدی القوم الکافرین.ای پیامبر، آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است را کاملا (به مردم) ابلاغ کن و اگر چنین نکنی رسالت او را انجام نداده ای، و خداوند تو را از (خطرات) مردم نگاه می دارد و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمی کند. (عن ابن عباس فی قوله تعالی: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک...) قال: نزلت فی علی- علیه السلام - ، امر رسول الله- صلی الله علیه وآله وسلم - ان یبلغ فیه، فاخذ رسول الله- صلی الله علیه وآله وسلم - بید علی- علیه السلام - فقال: من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه()1) از ابن عباس در مورد این آیه شریفه «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک...» روایت شد که گفت، در مورد علی- علیه السلام - نازل شد. (خداوند در این آیه) به پیامبرش فرمان داد که در مورد علی - علیه السلام - تبلیغ نماید. (ولایت) علی- علیه السلام - را ابلاغ کند. پس پیامبر اکرم - صلی الله علیه وآله وسلم -دست علی - علیه السلام - را گرفت و فرمود: هر کس که من آقا و مولایش هستم، پس علی آقا و مولای اوست، خداوندا; دوست بدار هر کس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر کسی با او دشمنی می کند. 9- ولایت امام علی- علیه السلام - کمال دین و اتمام نعمت (الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا)امروز دین شما را به حد کمال رسانیدم و بر شما نعمت خود را تکمیل نمودم، و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) برای شما پذیرفتم. ابو سعید خدری می گوید: وقتی این آیه بر پیامبر اکرم- صلی الله علیه وآله وسلم -نازل شد، حضرت- صلی الله علیه وآله وسلم -فرمودند: (الله اکبر علی اکمال الدین واتمام النعمه ورضا الرب برسالتی و ولایه علی بن ابی طالب من بعدی.) «الله اکبر بر تکمیل شدن دین و اتمام نعمت پروردگار و خشنودی خداوند از رسالت من و ولایت علی بعد از من.»(عن ابی ذر عن ام سلمه عن النبی- صلی الله علیه وآله وسلم -: علی مع القرآن و القرآن مع علی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض)از ام سلمه روایت شد که گفت: از پیامبر اکرم- صلی الله علیه وآله وسلم - شنیدم که می فرمود: علی با قرآن است و قرآن با علی است، از هم جدا نمی شوند تا نزد حوض کوثر بر من وارد می شوند. حق با علی و علی با حق آمیخته است و ابدا از هم جدا نمی شوند (عن ابی ثابت مولی ابی ذر، قال: دخلت علی ام سلمه فرایتها تبکی و تذکر علیا و قالت سمعت رسول الله- صلی الله علیه وآله وسلم -یقول: علی مع الحق و الحق مع علی، و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض یوم القیامه)ابو ثابت غلام ابوذر(رحمه الله) گفت: بر ام سلمه وارد شدم و او را گریان دیدم در حالی که امیرالمومنین علی- علیه السلام - را یاد می کرد و می گفت: از رسول اکرم- صلی الله علیه وآله وسلم -شنیدم می فرمود: علی با حق است و حق با علی- علیه السلام - است و هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند، تا در روز قیامت در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. (عن ابن عباس، قال، قال رسول الله- صلی الله علیه وآله وسلم - انا مدینه العلم و علی بابها، فمن اراد العلم فلیات باب المدینه)ابن عباس می گوید: پیامبر اکرم- صلی الله علیه وآله وسلم - فرمود: منم شهر علم و علی در آن شهر، پس هر کس علم می خواهد از در شهر (علم) وارد شود. (عن زر بن جیش، قال سمعت علیا یقول: و الذی فلق الحبه و بریء النسمه، انه لعهد النبی الی ان لا یحبک الا مومن و لا یبغضک الا منافق()1) زر بن جیش گفت از علی- علیه السلام - شنیدم که می فرمود: قسم به خدایی که دانه را بشکافت و مخلوقات را به وجود آورد پیمانی است که پیغمبر اکرم- صلی الله علیه وآله وسلم - با من کرده است که: (ای علی) تنها شخص مومن دوستدار تو است و کسی با تو دشمنی نمی کند مگر شخص منافق. علی- علیه السلام - و شیعیان او رستگارند (عن علی- علیه السلام - قال، قال رسول الله- صلی الله علیه وآله وسلم - یا علی اذا کان یوم القیامه یخرج قوم من قبورهم، لباسهم النور علی نجائب من نور، ازمتها یواقیت حمر، تزفهم الملائکه الی المحشر، فقال علی: تبارک الله ما اکرم قوما علی الله. قال رسول الله- صلی الله علیه وآله وسلم -: یا علی هم اهل ولایتک و شیعتک و محبوک، یحبونک بحبی، و یحبونی بحب الله، هم الفائزون یوم القیامه)از امیرالمومنین علی- علیه السلام - روایت شده که فرمود، پیامبر اکرم- صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: یا علی روز قیامت گروهی از قبرهای خود بیرون می شوند که لباسشان نور است و بر ناقه هایی از نور سوار می باشند که لجامهای آن ناقه ها از یاقوت سرخ است و فرشتگان، آنان را به سوی محشر حرکت می دهند، پس علی- علیه السلام - گفت: تبارک الله، این قوم چقدر در پیشگاه خداوند گرامی هستند! رسول خدا- صلی الله علیه وآله وسلم - فرمود: یا علی- علیه السلام - آنان شیعیان و دوستداران تو می باشند، که تو را به دوستی من دوست دارند و مرا به دوستی خداوند دوست می دارند، آنان در روز قیامت کامیاب و رستگارند. پیامبر- صلی الله علیه وآله وسلم - و علی- علیه السلام - حجت خداوند بر بندگانش(عن انس، قال، قال النبی- صلی الله علیه وآله وسلم - انا و علی حجه الله علی عباده()3) انس گوید رسول اکرم- صلی الله علیه وآله وسلم - فرمود: من و علی حجت خداوند بر بندگانش هستیم. هر کس بر علی- علیه السلام - آزار رساند پیامبر- صلی الله علیه وآله وسلم - را آزرده است(عن عمرو بن شاس انه سمع النبی- صلی الله علیه وآله وسلم - یقول: من اذی علیا فقد اذانی)از عمرو ابن شاس روایت است که از پیامبر اکرم- صلی الله علیه وآله وسلم - شنید که می فرمود: هر کس علی را بیازارد در حقیقت مرا آزرده است. (عن ابن عباس قال، قال رسول الله- صلی الله علیه وآله وسلم -: حب علی ابی طالب یاکل السیئات کما تاکل النار الحطب) ابن عباس گفت که پیامبر اکرم- صلی الله علیه وآله وسلم - فرمود: دوست داشتن علی بن ابی طالب، سیئات و گناهان را می خورد (و نابود می کند) همان گونه که آتش هیزم را می خورد (و از بین می برد( .)عن ابی ذر (رضی الله عنه) قال قال: رسول الله- صلی الله علیه وآله وسلم -من اطاعنی فقد اطاع الله و من عصانی فقد عصی الله و من اطاع علیا فقد اطاعنی و من عصی علیا فقد عصانی)ابوذر می گوید: پیامبر اکرم- صلی الله علیه وآله وسلم -فرمود: هر کس از من اطاعت کند از خدا اطاعت کرده است و هر کس از من دوری کند از خدا دوری کرده است و هر کس از علی اطاعت کند، از من اطاعت کرده است و هر کس از علی اطاعت نکند، از من اطاعت نکرده است. - (عن عمرو بن میمون عن ابن عباس ان رسول الله- صلی الله علیه وآله وسلم - قال لعلی- علیه السلام : «انت ولی کل مومن بعدی»)عمرو بن میمون از ابن عباس نقل می کند که رسول خدا- صلی الله علیه وآله وسلم -به علی- علیه السلام - فرمود: یا علی تو بعد از من ولی و رهبر تمام مومنین هستی.» علی- علیه السلام - آقای دو جهان است و دوستی او دوستی خدا است (عن ابن عباس ان رسول الله- صلی الله علیه وآله وسلم - نظر الی علی فقال: «انت سید فی الدنیا و الاخره، من احبک فقد احبنی و حبیبک حبیب الله، و من ابغضک فقد ابغضنی و بغیضک بغیض الله، و ویل لمن ابغضک من بعدی)ابن عباس می گوید: رسول خدا- صلی الله علیه وآله وسلم - به علی- علیه السلام - نگاه کرد و فرمود: (یا) علی تو آقای دنیا و آخرت هستی، هر کس تو را دوست دارد به حق مرا دوست داشته است. دوستی تو دوستی خداست، و هر کس تو را دشمن بدارد با من دشمنی کرده است، دشمنی با تو دشمنی با خداست. وای بر کسانی که بعد از من تو را دشمن بدارند. این ها نمونه هایی از روایات وارده در منابع اهل سنت، درباره فضائل امیرمومنان حضرت علی- علیه السلام - است. آن اندازه که براى على (ع) از فضائل روایت گردیده است براى هیچکس از یاران پیامبر نقل نشده است. عبد الله فرزند امام احمد بن حنبل گوید: به پدرم گفتم: یاران رسول خدا بر اساس برترى چگونه اند؟ گفت: از نظر خلافت ابوبکر وعمر وعثمان، گفتم : پس على چى؟ گفت: فرزندم! على بن ابى طالب از خاندانى است که هیچ کس را با آنان نتوان مقایسه کرد. همچنین او میگوید: هرکس على را دشمن دارد جایگاهش پست ترین جاى جهنم است. حسن بن هانى معروف به »ابونواس« شاعر مشهور قرن دوم هجرى، شاعر دربار هارونالرشید، شاعرى که جز به خاطر شهوت و لذت خود و جز در بهاى سیم و زر سخن نمىگفت، روزى در محفلى از امیرالمؤمنین على بن ابىطالب، علیهالسلام، یاد کرد و آهى کشید و گفت: على! کسانى که در آن محفل با ابونواس همنشین بودند از ابوالائمه امیرالمؤمنین تمجید و تقدیس کردند و یکى از آنان رو به ابونواس کرد و گفت: تو که با قدرت سخن جهان را تسخیر کرده و اینهمه اشعار جادویى سرودهاى، نمىخواهى از على یاد کنى؟ نمىخواهى لب به ثناى او بگشایى؟ مدیحهاى در حق او نخواهى سرود؟ ابونواس سکوت کرد و پس از اندکى تأمل بالبداهه چنین سرود: قیلَ لى قفل فى علىّ مفدْحَةً مَدْحفهف یَخمفدف ناراً مَوصفدَة قلتف لا أقدمف فى مَدحف امرءف حار ذفو اللّفبّف إلى أن عَبَدَه
و النبىّف المصطفى قال لنا لَیلةَ المفعراج لَمّا صَعَدَه وَضَعَ اللّهف على کتفى یده فأحسّ القلبف من أن وَدَه و علىٌّ واضعٌ أقدامه فى محلّف وَضَعَ اللّهف یَدَه گفته شد که على را به شعر بستاى که: ستایش على آتش دل را فرو مىنشاند. گفتم درباره او چه بگویم که [شخصیتش] خردمندان را ابتدا به حیرت و سپس به عبادت وامىدارد. پیامبر برگزیده به ما چنین فرمود در شب معراج هنگامى که به آسمانها عروج کرد: پروردگار دستى بر شانهام نهاد که قلب من آرامش خود را باز یافت و على در روز فتح مکه در خانه کعبه بر همانجا پاگذاشت که پروردگارم دست خود را نهاده بود. امام شافعى، شیخ سنت و پیشواى جماعت، مردى که یک فرقه عظیم از فرقههاى چهارگانه اسلام را هدایت مىکند، در فضیلت على، علیهالسلام، سخنى مىگوید که علماى امامیه آن را غلوّ و گزاف مىشمارند و روا نمىدارند. او از على، علیهالسلام، چنین عاشقانه یاد مىکند: لو أنّ المرتضى أبدى مَحلّه لخَرّ النّاسف طفرّاً سفجَّداً له و ماتَ الشافعى و لیس یدرى علىٌّ ربّه أم ربّه اللّه اگر على مرتضى خود را آن طور که بود نشان مىداد مردم جهان همه در برابرش سر سجده بر زمین مىنهادند و شافعى در حالى مىمیرد که نمىدانست خداى او اللّه است یا على خلیفه دوم نیز در موارد بسیارى بر فضیلت امیرمؤمنان، علیهالسلام، تصریح کرده است؛ از جمله: 1- اگر على نبود، عمر هلاک مىشد.5 او در هفت مورد این جمله را گفته است. 2- اگر على نبود مفتضح مىشدیم. 3- خداوند مرا بعد از تو باقى نگذارد، اى ابوالحسن! 4- اگر آسمانهاى هفتگانه را در یک کفه ترازو بگذارند و ایمان على را در کفه دیگر، ایمان على از آن سنگینتر است.6 5- اگر شمشیر على نبود اسلام استوار نمىگشت.7 6- پیامبر، صلّىاللَّهعلیهوآله، فرمود: دوستى على، علیهالسلام، باعث نجات از جهنم است.8 7- خدایا! هیچ مشکل و گرفتارى برایم نیاور، مگر على با من باشد [در حل آن به من کمک کند]. 8- ما در زمان پیامبر، صلّىاللَّهعلیهوآله، به على چنان مىنگریستیم که گویى بر ستاره آسمان نگاه مىکنیم. 9- یا على! هر مشکلى که تو در آن داورى نکنى فرخنده و مبارک مباد!9 ------------------------------------ 5. علامه حلى، المستجار من الکتاب الارشاد، ص48. 6. شواهد التنزیل، ج1، ص416. 7. تاریخ بغداد، ص339. 8. بحارالانوار، ج39، ص258. 9. صوت العدالة الانسانیة، ص75.